همراه با گلدن گلوب ۲۰۱۹: بهترین فیلم سال ۲۰۱۸ کدام یک خواهد بود؟

کمتر از ۲۴ ساعت تا شروع گلدن گلوب امسال مونده و تلاش کردیم در این چند روز باقی مونده تا جایی که می شه به نامزدهای بخش سینمایی این مراسم نگاهی داشته باشیم. در آخرین مطلب از این سلسله مقالات به پرحاشیه ترین و پربحث ترین و البته مهمترین جایزه این مراسم نگاهی داریم: بهترین فیلم سال ۲۰۱۸٫ این جایزه هم مثل دیگه جوایز گلدن گلوب به دو دسته درام و کمدی تقسیم می شه و باهم نگاهی داریم به ۵ نامزد معرفی شده در هر بخش و بررسی می کنیم که شانس برنده شدن هر یک چیجوریه. با ما همراه باشین.

در مرحله اول به ۵ عنوان معرفی شده در بهترین فیلم درام سال ۲۰۱۸ نگاهی میندازیم.

۱- پلنگ مشکی Black Panther

پلنگ مشکی تنها فیلم ابرقهرمانی حاکم در لیست نامزدهای گلدن گلوب امسال به حساب می‌رود و تونسته در سه بخش بهترین فیلم و بهترین موسیقی متن و بهترین آواز نامزد شه.
دیزنی، جفت و جور کننده اثر، حساب خاصی روی این فیلم باز کرده و اونو واسه همه بخش‌های هم به آکادمی اسکار معرفی کرده تا بلکه بتونه در اون اتفاق هم در چندین قسمت به لیست نامزدهای پایانی راه پیدا کنه.

فیلم پلنگ مشکی اولین ابرقهرمان سیاهپوست مارول رو به تصویر می‌کشد و فروش خیلی زیادی هم در سرتاسر دنیا داشت و نگاه منتقدین به اون بهتر از امتیازشان به دیگر فیلم ابرقهرمانی مهم مارول امسال یعنی «جنگ بی‌آخر» بود. درسته که سیاهپوست بودن بازیگر اصلی و دیگه تیم سازنده فیلم روی این تحویل گرفتن‌ها هم بی‌تاثیر نبوده اما فیلم پلنگ مشکی به هر دلیل و رانتی که بتونه جایزه‌ای از اون خود کنه، واسه طرفداران فیلم‌های ابرقهرمانی خوشحال کننده میشه. بیشتر از ده ساله که این سبک فیلم‌ها دوباره روی پرده سینما جون گرفته‌ان و گیشه‌ها رو فتح می‌کنن اما در نگاه منتقدین و جشنواره‌ها جوری به چشم نمی‌آیند. پلنگ مشکی اگه بتونه جایزه بهترین فیلم رو از اون خود کنه، این طلسم رو شکسته س.

۲- بلکککککنرمن BlacKkKlansman

فیلم BlacKkKlansman هم اثر دیگه ایه که داستانش دور و بر سیاهپوست‌های آمریکا می‌چرخد و تقریبا واقعیت تاریخی داره.
در این فیلم بعد از مدتها تماشاگر بازیگری پسر دنزل واشنگتن در نقش اصلی بودیم و اون تونست با قدرت بازیگری خود، فیلم رو یه تنه جوری پیش ببره که حالا اسمش در میان بهترین فیلم‌های سال ۲۰۱۸ قرار بگیره. BlacKkKlansman طنز تلخی داره و به داستان سیاهپوستان چند دهه پیش آمریکا اشاره هایی داره و برخلاف فیلم‌هایی چون Moonlight جوری حالت شعارزدگی نداره. BlacKkKlansman کمدی درام جمع و جوریه که از همه دید سینمایی، استانداردها رو رعایت کرده ولی بعیده که بتونه جایزه بهترین فیلم رو از اون خود کنه چون که رقبای بسیار پر طاقت و سمج‌تر و شایسته‌تری در کنارش وایس تاده‌ان.

۳- Bohemian Rhapsody

ساخته شدن فیلمی براساس گروه محبوب موسیقی Queens نوید این رو می‌داد که یا با یه اثر شاهکار روبرو می‌شیم یا با اثری که شدیدا مورد سرزنش طرفداران قرار می‌گیرد. حالا خوبیش اینه بعد از اکران فیلم، مشخص شد که سازندگان و عوامل فیلم بیشتر از بخش کلی‌ای از تماشاگران فیلم عاشق این گروه موسیقی هستن و عشقشون به فردی مرکوری (خواننده این گروه) و سبک موسیقی اونو در جای جای فیلم جاری ساخته‌ان.

Bohemian Rhapsody که نام یکی از معروفترین قطعات موسیقی این گروه حساب می‌شه، فیلمیه در ستایش موسیقی، انسانیت، آزادی و بازم موسیقی. رامی ملک به عنوان بازیگر اصلی فیلم کولاکی به پا کرده که اصلا نمی‌توان اونو ندیده گرفت؛ اون به تنهایی فیلم رو به مرحله‌ای می‌رساند که می‌توان اونو یه شاهکار سینمایی به حساب آورد. Bohemian Rhapsody اثر موندگاری در سینمای درام حساب می‌شه و اینکه به چه دلیل در بخش موزیکال نیستش هم واسه عده‌ای سواله؛ درسته که فیلم در چارچوب‌های یه اثر موزیکال نمی‌گنجد ولی خالی از آواز نیس.

۴- اگه خیابون‌های بیل می‌تونستن صحبت کنن If Beale Street Could Talk

امسال در بخش بهترین فیلم درام تماشاگر نامزد شدن سه فیلم با محوریت سیاهپوستان هستیم و همین موضوع واسه خودش رکوردی حساب می‌شه. سازنده فیلم جنجالی Moonlight (که به نظر عده‌ای مثل بنده اصلا لیاقت دریافت بهترین فیلم سال رو در قبال رقبایش نداشت) دوباره پشت دوربین قرار گرفته و اثری به مراتب ضعیف‌تر از فیلم قبلی خود رو ساخته که در رودربایستی قرار گرفتن با داوران، به لیست پایانی راه پیدا کرده. فیلم If Beale Street Could Talk برخلاف فیلم قبلی این کارگردان، شعارهایش رو این بار مستقیما به سمت تماشاگر فریاد می‌زند و از همین نظر شدیدا توی ذوق می‌زند.

If Beale Street Could Talk براساس کتابی به همین نام ساخته شده و مثل همیشه نتونسته جوری که باید و شاید بتونه یه اثر اقتباسی بهتر از منبع اصلی‌اش از آب در بیاد. فیلم از نظر فیلمنامه هم دارای چاله‌های فراوانیه و بازیگران هم نمی‌تونن خوب کار قبلی کارگردان ظاهر شن. در کل با اثری طرف هستیم که به نظر نمی‌رسد خیلی در رسیدن به جایزه اصلی موفق بکنه و شاید اسمش به عنوان همین نامزد باقی می مونه؛ مگه مثل دو سال پیشی که Moonlight به طور اتفاقی و یهویی جایزه اسکار رو برد، این بار اتفاقی اتفاق بیفته.

۵-ستاره متولد می‌شه A Star Is Born

بازم با فیلمی روبرو هستیم که مضمون موسیقی رو درون خود داره اما در بخش درام نامزد شده.
فیلم ستاره متولد می‌شه برخلاف Bohemian Rhapsody به طور کامل در استاندارد یه اثر موزیکال جای می‌گیرد ولی کمدی نیس و تنها دلیلی که می‌توان واسه بودنش در لیست بهترین‌های درام متصور شد، همین موضوعه.

بردلی کوپر از دنیای بازیگری به دنیای کارگردانی سرک کشیده و در اولین تجربه خود، اثری بی‌مثل رو ساخته که عشق از سر و روی اون می‌باره. اون در فیلمش به همراه لیدی گاگا ظاهر شده و تونسته این خواننده رو به ستاره سینمای هالیوودی تبدیل کنه و نام فیلمش رو بامسماتر سازه. لیدی گاگا پس از این فیلم اگه بخواد راهش رو در سینما ادامه بده، آینده روشنی در انتظارش میشه و به احتمال زیاد می‌تونه کارنامه هنری بازیگری خود رو روز به روز غنی‌تر سازه. زوج کوپر و گاگا (که در واقعیت صنمی با همدیگه ندارن) شیمی خاص و به یادماندنی رو در فیلم A Star Is Born خلق کرده‌ان که باور کردن اون کار خیلی ساده س! و همین موضوع می‌تونه اونو به یکی از گزینه‌های بسیار محتمل واسه دریافت جایزه بهترین فیلم درام کنه.

همراه با گلدن گلوب ۲۰۱۹: بهترین کارگردان سال ۲۰۱۸ کدوم یکی میشه؟

همراه با گلدن گلوب ۲۰۱۹: بهترین فیلمنامه سال ۲۰۱۸ کدوم یکی میشه؟

همراه با گلدن گلوب ۲۰۱۹: بهترین انیمیشن سال ۲۰۱۸ کدوم یکی میشه؟

همراه با گلدن گلوب ۲۰۱۹: بهترین بازیگر زن سال ۲۰۱۸ کدوم یکی میشه؟

همراه با گلدن گلوب ۲۰۱۹: بهترین موسیقی متن فیلم سال ۲۰۱۸ کدوم یکی میشه؟

نگاهی هم داریم به پنج اثری که در بخش موزیکال و کمدی قرار گرفته‌ان، بخشی که عناوین حاضر در اون معمولا با آثار بیشتر‌پسندتر همخوانی داره ولی امسال این قانون نانوشته تا اندازه ای تغییر پیدا کرده.

نوشته دیگر : بازدید از موزه‌ها امروز ۲۸ اردیبهشت ماه رایگان است

۱- خرپول‌های آسیایی Crazy Rich Asians

Crazy Rich Asians تلاشی دوباره واسه هالیووده که به سینمای پرمخاطب و دارای بیشتر از یه میلیارد تماشاگر چینی نفوذ کنه و این تلاش برخلاف آثاری چون Meg جواب مثبتی داده. Crazy Rich Asians براساس کتابی به همین نام ساخته شده که دنباله‌هایی هم داره و استودیو سازنده فیلم یعنی برادران وارنر اعلام کرده که دستور ساخت ادامه‌های این اثر رو هم صادر کرده. بودجه کم در قبال فروش بسیار خوب فیلم، باعث شده که برادران وارنر روی این فیلم حساب خاصی باز کنه و بخشی از بازار بکر سینمای چین رو با ساخت این سلسله فیلم‌ها واسه خود کنه.

Crazy Rich Asians برخلاف آثار گذشته ساخته شده هالیوود واسه سینمای آسیا و یا خود فیلم‌های چینی، از استانداردهای سینمایی روز دنیا برخورداره و بازیگران اونم برخلاف عموم چینی‌ها، غلوآمیز جلوی دوربین ظاهر نمی‌شن و بازی نرم و روانی از خود به جای می‌گذارن. Crazy Rich Asians اثریه سرخوش که میلیاردها طرفدار در دنیا داره و وجودش در این لیست یه زور بود اما برنده شدنش نه.

۲-سوگلی The Favourite

سوگلی تنها اثر تاریخی حاضر در لیست به حساب می‌رود و به دلیل بازیگران قوی و فیلمنامه قرص و محکمش و از همه مهم‌تر، طراحی صحنه و چهره عجیب‌اش پکیجیه از آموزش درس سینما. سوگلی کمدی زیرپوستی داره که بسیار با احتیاط وارد شریان‌های فیلم شده و می‌تونه فیلم رو زا اون حالت کسل کنندگی و عصا قورت دادگی بقیه آثار تاریخی جدا سازه. The Favourite در خیلی از محافل و جشنواره‌های سینمایی موفقیت کسب کرده و بعید نیس که بتونه در گلدن گلوب هم به عنوان حاکم لیست معرفی شه؛ چون که این اثر در تموم حولوحوش فنی سینمایی یه فیلم عالی عمل می‌کنه و بی‌نقصی جزو صفت‌هاییه که می‌توان به اون گفته کرد.

۳-کتاب سبز Green Book

فیلمی بیوگرافی-درام و البته با اسانس کمدی که از کتاب Negro Motorist Green Book الهام گرفته و.تِم کلی این فیلم کمدی در مورد مشکل نژادپرستیه؛ پس در نتیجه با احتساب Green Book ما با ۴ فیلم درباره این موضوع روبرو هستیم و از نظر من این می‌تونه زنگ خطری واسه سینما باشه! توگویی کارگردانان می‌تونن با دست گذاشتن روی ساخت فیلمی با مضمون نژاد پرستی، تضمین راه یابی فیلم خودشون به نامزدهای پایانی گلدن گلوب و اسکار رو بکنن و این موضوع می‌تونه در آینده واسه صنعت سینمای هالیوود دردسر ساز شه و اونو به کارخانه تکراری سازی بدل کنه.

فیلم Green Book البته از این تکراری‌ها تا حد زیادی فاصله گرفته و نکته قابل توجه بازی قوی بازیگر فیلم یعنی ویگو مورتنسنه که در تموم سکانس‌های اثر پادشاهی می‌کنه. اون که به گزیده انتخاب کردن آثاری که در اون هنرپیشگی می‌کنه مشهوره، با انتخاب فیلم Green Book‌برگ دیگری از قدرت بازیگری خود رو به نمایش می‌گذارد که به خاطر اون نامزد بهترین بازیگر مرد هم می‌شه. پیتر فارلی، کارگردان فیلم تا قبل از ساختنه این اثر جوری کارگردان مهمی در هالیوود به حساب نمی‌رفت و کارنامه گوهرباری هم نداره (وجود عنوان احمق و احمق‌تر ۲ نورانی‌ترینشونه!) اما با تغییر سبک خود تونسته وارد فاز جدیدی از سینماگری خود شه.
فیلم تا حدی مثل فیلم‌های جاده‌ایه و فیلمنامه ‌اش نوشته Nick Vallelonga و Brian Currie بوده که از یه تور واقعی به وسیله موسیقیدان ماهر Don Shirley (با بازی علی) الهام گرفته شده.

همونجوریکه فیلم نشون میده، Shirley زاده‌ی جاماییکا می تونست سازه های مختلفی رو بنوازد، از سنتی گرفته تا جاز؛ اون به چندین زبون حرف می زد (مثلا روسی)؛ و خودشو یه نجیب زاده می دونست که شدیدا مودبه.

۴-برگشت مری پاپینز Mary Poppins Returns

ساخت دنباله واسه یه فیلم شاهکار موزیکال سنتی تاریخ سینما اونم بعد از گذشت بیشتر از ۵۰ سال، یه کار بسیار ریسکیه که تنها والت دیزنی جربزه داشت خطرش رو به جون بخره. شخصیت مری پاپینز در دنیای کتاب بیشتر از یه بار بین کاغذای کتب داستان واسه کودکان ظاهر شده و دیزنی عزمشو جزم کرد که همین امر رو در جهان سینما هم تکرار کنه و دوباره مری پاپینز رو واسه کودکان نسل هزاره سوم هم تکرار کنه.
سلیقه و روحیه کودکان امروزی اصلا با کودکان ۵۰ سال پیش قابل قیاس نیس و تیم سازنده اثر با آگاهی و علم بر این موضوع، فیلمنامه‌ای تدارک دیده که بتونه کودکان تکنولوژی زده امروزی رو پای اثر بنشاند و هم اینکه کودکان دیروز، پریروز و پس پریروزی که حالا تبدیل به والدین و افراد پا به سن گذاشته‌ای شده‌ان رو هم جذب خود کنه.

هنر ساخت این فیلم می‌تونه درسنامه‌ای واسه دروس مدیریت، روانشناسی، سینما و… باشه و دوباره ثابت می‌کنه که دیزنی سلطان بی ‌بدیل هالیوود حساب می‌شه و می‌دونه باید دقیقا چیکار کنه.
این استودیو نبض تماشاگر رو در هر قرن و سالی که زندگی کنه می‌شناسد و موفقیت‌هاش تکراری نیس؛ مری پاپینز جدیدی که روونه اکران کرده با وجود تغییرات بسیار گسترده و از این رو به اونو شده نسبت به فیلم کلاسیکش، همون حس رو هم اینکه تازگی خاصی داره که توصیفش در جملات کار راحتی نیس.

۵- معاون Vice

تاد مک کارتی منتقد شهیر سینما درباره فیلم معاون می‌نویسد: «کریستین بیل و امی ادامز در نقش دیک و لین چنی در کمدی مشکی آدام مک کی درباره معاون رئیس جمهور قبلی آمریکا یعنی جورج بوش پسر نقش آفرینی می‌کنن. مهارت کارگردان فیلم در کار فیلمسازی در آخرین اثرش خوب نشون داده می‌شه و پیشرفت کردن اون در مورد کارگردانی به طور کامل محسوسه. کمدی مشکی و تراژدیک مک کی درباره مردیه که به یکی از معاونین قوی و خطرناک رئیس جمهوری در طول تاریخ تبدیل می‌شه و کریستین بیل با ایفاگری هنرمندانه این نقش، اونو به بهترین راه ممکن از آب در می آورد.»

فیلمنامه فیلم معاون طوری نوشته شده که بتونه مخاطب غیرآمریکایی رو هم درگیر خود کنه و این موضوع واسه فیلمی با موضوع تاریخی سیاسی نکته بسیار ظریف و مهمی تلقی می‌شه. مثلا فیلمی مثل لینکلن اثر استیون اسپیلبرگ که چند سال پیش اکران شد و از قضا با روی خوشی هم در این جشنواره های سینمایی روبرو شد، فیلمی نبود که مخاطب غیرآمریکایی بتونه با اون رابطه خوبی برقرار کنه (به همین مثال فیلم Darkest Hours که درباره زندگی چرچیل بود هم اضافه کنین که بیشتر واسه مخاطبین انگلیسی و بریتانیایی قابل هضم بود)

معاون اما می‌تونه با فرامرزی بودن خود و طنز گروتسکی که در ذات فیلم قرار گرفته، بخش تماشاگران خود رو از خاک آمریکا به جهان گسترش بده و موفقیتی بزرگ واسه کارگردانش جفت و جور کنه، موفقیتی که بعید نیس بتونه در گلدن گلوب امسال به آخر خود برسه و گوی طلایی رو از اون خود کنه.