مواجه میشویم، آنجا که گفته است: « گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صُحف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم. زیرا هرآینه به شما میگویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. پس هرکه یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. اما هرکه بعمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.»192 در اینجا چنانکه قرآن در ارجاعش تصریح داشته، انجیل نیز به بازخوانی و تایید عمده احکام تورات و پیاده سازی آنها اهتمام دارد.
در موارد دیگر نیز قرآن بدون ارجاع مکرر در انجیل به تورات، خود به تورات ارجاع داده و به تصدیق و تایید آن پرداخته است. برای نمونه به آیه دوازدهم سوره احقاف اشاره میکنیم که در آن فرمود: « وَ مِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسىَ إِمَامًا وَ رَحْمَهً وَ هذا کِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِیًّا لِّیُنذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ وَ بُشْرَى لِلْمُحْسِنِین* و پیش از این قرآن کتاب موسى که توریه است فرستادیم تا پیشوائى باشد که بآن اقتدا کنند و رحمتى که بآن مهتدى بشوند و بثواب و نعیم رسند و این قرآن کتابیست که آنرا تصدیق میکند و بر صدق آن گواهى میدهد و بزبان عربى فصیح نازل شده تا ستمکاران جهان را از عذاب خدا بترساند و نیکوکاران را برحمت حق بشارت بدهد»193، در این آیه خداوند به خلاف آیه پیش خود مستقیما به تایید تورات پرداخته و خود را تصدیق کننده این کتاب و محتویات آسمانی آن معرفی میکند.
2- تاویل به پیامبر و اهل بیت( ع)
از گونههایی که در ارجاعات قرانی به کتاب مقدس دیده میشود، روایتی از ارجاع است که در آن اهل کتاب به مخفی نمودن آنچه بر ایشان نازل شده بود میپرداختند مانند آیه 159 از سوره بقره: « إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ » (کسانى که دلایل روشن، و وسیله هدایتى را که نازل کردهایم، بعد از آنکه در کتاب براى مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت مىکند؛ و همه لعنکنندگان نیز، آنها را لعن مىکنند؛) این مخفی نمودن و تغییر معنا را قرآن به کرات یادآور شده و در مواردی نیز

