
عنوان کامل پایان نامه کارشناسی ارشد : مطالعه تقابل الهیات مسیحی با آیین گنوسی
تکه ای از متن پایان نامه :
به صورت عقیدهای رایج ظاهر نشد. اما گرایش سوم به اساس فکر مسیحیت در کلیسای کاتولیک روم و کلیسای ارتودکس شرقی تبدیل گردید[1].
نجاتشناسی از دید آباء کلیسا
گویی در قرنهای اولیۀ میلادی این عقیده رایج بود که فرشتگان روح متوفی را به حضور خدا میبرند و خداوند بر اساس اعمال آنها جایگاه میانی (برزخ) را برای ارواح اختصاص میدهد. بعضی نویسندگان مانند ترتولیانوس و ایرنائوس این جایگاه میانه را بخشی از هادس میدانستند. از طرفی دیگر بعضی ظاهراً به تأثیر از عقیده نزول مسیح به هادس برای رهایی ارواح، به این دیدگاه روی آوردند که ارواح نیکوکاران به جایی به نام بهشت (paradise) صعود خواهند نمود. این تصور در نزد ایگناتیوس و سیپریانوس به چشم میخورد. ترتولیانوس بر این نظر بود که غیر از شهدا هیچکس به بهشت نخواهد رفت، به نظر میرسد ایرنائوس و یوستینوس نیز چنین تصوری داشتند. در این دوره فقط به طور پراکنده اعتقادی مبنی بر تطهیر مردگان در برزخ وجود داشت، اما بعدها آگوستین آن را بسط داد. او میگفت بعضی مؤمنان به وسیلۀ آتش از اعمال شریرانه و گناهان خویش تطهیر خواهند گردید[2].
و لاکتانتوس(Lactantius) معتقد بود که 200 سال دیگر جهان به پایان میرسد. دیدگاه دیگر این بود که جهان در سال 195 میلادی پایان مییابد. با در نظر داشتن این واقعیت که چنین برداشت هزارهگرایی در عهد جدید پیدا نمود نمیگردد و همچنین از آنجا که مسیح بازگشت خود را با برقراری ملکوت زمینی پیوند نزده می باشد، پدران کلیسا با مشکل سختی مواجه بودند. اما گویی این تصور متأثر از سنت یهودیت بوده می باشد. بعضی پدران کلیسا مانند ترتولیانوس کوشش کردند تفسیری روحانی و نمادین از این دیدگاه به دست دهند اما به توفیقات چندان قابلتوجهی دست نیافتند؛ زیرا قدیسان هیکل جسمانی داشتند نه روحانی[3].
[1]. مجتبایی، همان.
[2]. Macculloch, Ibid, pp. 387-388
[3]. Macculloch Ibid, P. 388.